چشمها به او که میرسند، خیره میمانند: کت و شلوار پوشیده، دستمالگردن سرمهای به گردنش بسته، دکمههای سرآستین را بسته و کفشهای نوک تیزش را تا جایی که توانسته واکسن زده و برق انداخته! صدای پچپچی به گوش میرسد و قهرمان داستان ما هر لحظه معذبتر میشود. گروه به راه میافتند و قهرمان، پشیمان از انتخاب این لباس پلوخوری، از کوه بالا میرود! شما هم این وضعیت را پیدا میکنید اگر تشخیص ندهید چه لباسی را کجا باید بپوشید. بنابراین این روزها که زیاد به مهمانی و سفر میروید، حواستان باشد: