مبحث امروز یکی از مباحث بسیار جذاب برای خودمه
یکی از موضوعاتی که خیلی وقت بود که ذهن منو به خودش مشغول کرده بود بحث تله پاتی بود و این که اصلا تله پاتی چی هست و مگه ممکنه یه نفر بتونه اون چیزی رو که توی ذهن خودش هست رو به ذهن دیگری منتقل بکنه . راستش خودم الان به این موضوع اعتقاد پیدا کردم که همچین چیزی میشه . در ضمن برای خودم هم بار ها اتفاق افتاده : مثلا یه بار برادرم داشت به چیزی فکر میکرد و من هم که کنارش نشسته بودم به طور ناخود آگاه همون موضوعی که برادرم بهش فکر می کرد وارد ذهنم شد و با تعجب دیدم که برادرم شروع کرد به صحبت در باره همون موضوع !! در باره شما هم حدس میزنم که این اتفاق افتاده باشه پس واجب شد که پست امروز رو بخونین. تو این پست روش استفاده از این ویژگی یا به عبارتی کنترل کردنش برای ارسال تصورات و خواسته های ذهنی به طور ارادی رو می نویسم:
تلهپاتی پدیده یا قابلیتی است برای برقراری ارتباط بین افراد، که عمدتاً به صورت غیرقابل کنترل و در شرایط خاص نیز به صورت کنترل شده، به وقوع میپیوندد.
این پدیده، اگرچه در مصادیق روزمرهی آن در عین سادگی، موضوعی قابل توجه و جالب به نظر میرسد ولی به جهت امکاناتی که ایجاد میکند میتواند به عنوان شیوهای خاص و استراتژیک، در دسترسی یافتن به اطلاعات و انتقال آن نیز مورد استفاده قرار گیرد.
اما یکی از نکاتی که در این موضوع بسیار حائز اهمیت است، وجود اصول و قوانین بنیادین در بهکارگیری تلهپاتی به عنوان یک فن و تکنولوژی باطنی است. لازم است بدانیم که وقوع پدیدههای مربوط به جهان باطنی همچون وقایع این جهانی، دارای اصول و قوانین خاص خود هستند و پدیدههای روحی و باطنی نیز اغلب بر اساس همین اصول و قوانین بنیادین و مشترک رخ میدهند. از این جهت قصد داریم در این شماره به معرفی برخی از اصول پایه تکنولوژی ارتباط ذهنی که تاکنون شناخته شده است، بپردازیم.
شناخت کامل هر پدیدهای، به اقتدار درآوردن و کنترل آن را نتیجه میدهد و هر گاه بر چیزی اقتدار پیدا کنیم، قدرت تسلط و تصرف بر آن چیز را مییابیم.(1) در علم تلهپاتی نیز برخی از مفاهیم و مطالب پایهای وجود دارند که اطلاع از آنها در تجربهی این پدیده تأثیرگذار است. نتایج تحقیقات در این زمینه نشان داده است که با شناخت اصول اولیه ارتباط تلهپاتیک، شرایط برقراری ارتباط مؤثرتری مهیا میشود. همچنین آگاهی بر مؤلفههای آن، رهنمون تجربهی آگاهانه تلهپاتی میگردد و تلهپاتی را از یک پدیدهی کنترل نشده به پدیدهای قابل کنترل تبدیل میکند. برخی از اصول بنیادی تکنولوژی تلهپاتی از این قرار است:
فاصله: در هر تمرین یا برنامه تلهپاتیکی بین فرستنده و گیرندهی پیام، فاصلهای وجود دارد که میتواند از چند سانتیمتر تا چند هزار کیلومتر متفاوت باشد. افراد به همان میزان از ظرفیت و قابلیتی که در فواصل نزدیک کسب میکنند میتوانند در فواصل طولانی هم دریافت داشته باشند. بنابراین میزان فاصله در نحوه و نتیجهی ارتباط تلهپاتیکی کمترین تأثیری ندارد.
زمان: زمان نیز از مؤلفههایی است که در ارتباط تلهپاتیک تأثیرگذار است. مناسبترین زمان برای ارتباطات فکری، ساعات آخر شب و صبح زود است. زمانی که ما بیدار و مشغول فعالیت هستیم، خودآگاه ما فعال است. برعکس هر زمان که ما در وضعیت سکوت و آرامش، چشمانمان را ببندیم، ناخودآگاه ما فعال میشود. در زمان آرامش، کانالهایی که برای فعالیت و کارآیی روحی لازماند، رها و آزاد میشوند و انسان بهتر و بیشتر میتواند با ناخودآگاه خود رابطه برقرار کند.
فرستنده: فرستندهی پیام تلهپاتیک که به سوژه یا گیرنده، پیام میفرستد باید لحنی داشته باشد که گویی سوژه خود به این مطالب فکر کرده و آن را با زبان خویش بیان میدارد. برای مثال اگر هدف این باشد که گیرندهی پیام دست راستش را بلند کند، این پیام یا فرمان به این صورت صادر میشود: «حالا من دست راستم را بلند میکنم». اگر از ضمیر دوم شخص استفاده شود در این حالت سوژه اطلاعات نادرستی را دریافت میکند که آن را کاملاً مربوط و مرتبط با خودش نمیداند و فکر میکند منظور فرد یا شخص دیگری است.
انگیزه و علاقه: در حالت کلی اگر ما عملی را انجام میدهیم به این دلیل است که به واسطهی یک احساس یا انگیزه، برای انجام آن کار تشویق یا تحریک شدهایم. این انگیزه ممکن است یک ارزش روحی باشد. پیام تلهپاتیکی نیز بایستی آنچنان تأثیر داشته باشد که سوژه با شور و شوق درصدد انجام آن برآید و برای آن انگیزهی قوی و روشنی وجود داشته باشد.
تجسم و تصور: انسان، تصاویر و به ویژه سمبلها را بهتر، راحتتر و سریعتر از کلمات درک و فهم میکند. برای انتقال بهتر پیامهای تلهپاتیک، به جای کلمات اغلب از تصویر استفاده میشود؛ مثلاً به جای کلمهی سگ، سوژه در شرایطی تجسم میشود که سگی را در ذهنش مجسم میکند.
مشخصات فردی: در ارتباط تلهپاتیک، جنسیت از اهمیت زیادی برخوردار است. بهترین نتایج در شرایطی فراهم میشود که فرستندهی پیام، مرد و هدف یا گیرنده یک زن باشد. در شرایط عکس نتیجه از آنچه گفته شد کمتر است. اما برخلاف تأثیر جنسیت، پژوهشهای انجام شده نشان میدهد سن در قدرت و قابلیت تلهپاتی تأثیر ندارد.
باور و اعتقاد: بهترین تلهپاتها کسانی هستند که به این استعداد و هنر آدمی اعتقاد بیشتری دارند. هر قدر فردی در این زمینه از ایمان و اعتقاد قویتری بهرهمند باشد به پیشرفتهای بهتری نایل میشود.
شرایط جوی: بر اساس تحقیقات جدیدی که صورت گرفته، نقش شرایط و اختلالات جوی در میزان قدرتها و قابلیتهای روحی به خوبی نشان داده شده است. معمولاً در شرایط نامناسب جوی از انجام تمرینات تلهپاتیک خودداری میشود. هوای آرام و کمی خنک و یا ابری و کمی بارانی بدون رگبار، بهترین زمان برای انجام تمرینات تلهپاتیک است.
تعدد افراد: برای انجام یک تجربهی تلهپاتیک حداقل به حضور دو موجود زنده نیاز است. در اینجا از دو موجود زنده صحبت شده و نه لزوماً دو سوژهی انسانی، زیرا تلهپاتی بین گیاهان و جانوران و یا بین انسان با گیاهان و جانوران هم تحقق پیدا میکند. از سوی دیگر ادراکات تلهپاتیک به صورت دستهجمعی هم تحقق پیدا میکند. اما گاهی زمانی که به صورت گروهی این گونه آزمایشها انجام میشوند احتمال دریافت نادرست پیام وجود دارد. اگر گیرنده در دریافت پیام دچار اشتباه شود، امکان دارد آن را درست به همان صورت به دیگران هم منتقل سازد.
«والری سانفو»، نویسندهی کتاب اصول بنیادی دانش تلهپاتی در بیان تجربهای در این رابطه چنین عنوان میکند: «در یک تجربهی تلهپاتیک گروهی، من به همراه یک دستیار، بنا بود رنگ زرد را برای گروه مخابره کنیم. در لحظهی آزمایش من به یک خورشید پرعظمت زرد فکر کردم و دستیارم به یک قناری زرد فکر کرده بود. در تجزیه و تحلیل به دست آمده متوجه اختلال و آمیزش این مفاهیم در اذهان سوژهها شدیم. برخی از سوژهها به احساس رنگ زرد یا خورشید نایل شده بودند و عدهای هم یک پرنده، یک بال و یا یک دایره را در ذهنشان دریافت کرده بودند.
ذهنیت سوژه
کسانی که با ریزهکاریها و محدودیتهای تلهپاتی آشنایی ندارند، تصور میکنند هر وقت که بخواهند میتوانند از تلهپاتی به جای تلفن و تلکس استفاده کنند. اینها بد نیست به این نکات توجه داشته باشند که همیشه نمیتوان به صورت ارادی و برنامهریزی شده به ارسال پیامهای دلخواه اقدام کرد. همچنین در تجربیات و ارتباطات تلهپاتیک نمیتوان هر پیام و دستوری را برای هر فردی ارسال کرد و این که تصویر ذهنی هر فرد، از هر واژهای، تصور خاصی دارد. برای مثال اگر ما به گل یا پرنده خاصی فکر کنیم و آن را از طریق تلهپاتی ارسال کنیم، این احتمال وجود دارد که سوژه، گل یا پرندهی دیگری را به صورت متفاوتی دریافت کند.
اما با وجود لحاظ نمودن کلیهی این اصول بنیادی و البته مسائل دیگری که در اینجا امکان پرداختن به آنها مهیا نشد، هم چنان یک سؤال در ذهن وجود دارد و آن اینکه: آیا میتوان روی افکار دیگران اثر گذاشت؟
پاسخ این سؤال مثبت است. این اصل و روش شناخته شدهای است که نه تنها در بسیاری از تبلیغات تجاری، بلکه از طرف دولتها و ایدئولوژیستها نیز مکرراً مورد استفاده قرار گرفته و میگیرد. اکثر آنها برای تأثیرگذاری و دستکاری تفکر افراد جامعه به نفع خویش از این روش استفاده میکنند. در واقع تلهپاتی برای برخی افراد سودجو، ابزار مؤثری محسوب میشود. مکانیزم انجام این تلقینات ذهنی و برخی شیوههای مقابله با آن مبحثی است که در فرصتهای آتی به آن خواهیم پرداخت.