ایران جدید

تازه های علمی، پزشکی،تغذیه، زیبایی و سلامت

عجایب هفتگانه جهان

عجایب هفتگانه جهان، شگفت ترین و بزرگترین آثار هنری معماری دوران باستان به شمار می آیند که فعلاً تنها یکی از این عجایب معماری وجود دارد و متباقی در مرور زمان از بین رفتند .عجایب هفتگانه جهان قرار ذیل می باشند:

 

هرم بزرگ جیره

هرم بزرگ جیره که نزدیک قاهره دیده میشود یکی از جمله عجایب هفتگانه است که تا این زمان وجود دارد و گذشت دوران و حوادث نتوانسته است خللی در ارکانش ایجاد کند. سطح قاعده هرم جیره مربعی است که هر ضلع آن 233 متر است و این اثر معماری حیرت انگیز متکی به سطحی است که مساحتش بالغ بر 54 هزار متر مربع می باشد . بر اثر عوامل جوی تاکنون 12 مت از ارتفاعش کاسته شده است حجم این توده بزرگ و عظیم سابقاً دو ملیون و هفتصد هزار متر مکعب که شامل وزنی معادل هشت ملیون تن بود، این مقدار سنگ ثابت میکند که در مشرق رود نیل کوه هایی وجود داشته که تخته سنگهای آن را به این نقطعه حمل کرده و بر روی هم قرار داده اند . بنای عظیم روی قاعده سنگی هرم بسیار دقیق است به طوریکه معماران امروز حیرانند که در آن زمان با چه وسایلی به این دقت بدون کوچک ترین اشتباهی اندازه گیری و دیزاین شدهاست . راهروی ورودی هرم مختصر خمیده گی دارد که مستقیم به طرف شمال میرود، اگر یک خط فرضی از منتها الیه راهرو ادامه یابد با چند درجه اختلاف پائین تر به قطب منتهی میشود و این اختلاف به علت محور زمین است که در طول این مدت پیدا شده است . هرم مصر مقابر فراعنه می باشد  

  

باغ های معلق

در زمان قدیم در بابل پادشاهی بود بنام نینوس که با سمیرامیس ازدواج کرده بود . سمیرامیس از زندگی در بابل خسته شده و بابل برای او ملال نگیز گشته بود . شوهرش برای رفع اندوه او با قدرت مطلقه ای که داشت دستور ساختن بنایی را داد که در کرانه رود فرات بنا گردید. باغهای معلقه میان خالی بود به طوری که تحمل وزن ساکنین ان را داشت و خراب نمیشد . برای آنکه به ارزش چنین بنایی پی ببریم باید توجه کرد که در آن زمان هیچ کس از طرز ساختن سقفهای ضربی اطلاعی نداشت . این خود یکی از عجایب ساختمان باغهای معلق گردید . تنها راهی که برای معماران موجود بوده ساختن ستونهای سنگی بود که قدرت تحمل بنا را داشته باشند در بنای این ستونها از تخته سنگهای سنگین و چهارگوش که هر ضلع آن پنج متر بود استفاده میکردند . در حقیقت باغهای معلق بابل بر فراز جنگلی از ستونهای مرتفع و سنگی قرار گرفته بود . مسله دیگری که در باغهای معلق بابل فوق العاده به نظر میرسید چگونگی نفوذ ناپذیر بودن تپه ها بود که بر روی هم قرار داشتند معلوم نیست چه وسیله ای به کار می بردند که آب باران و برف از هر یک از باغها به پائین نفوذ نکند . برای آبیاری طریقه ای بکار میبرند که آب رود فرات مستقیماً به مرتفع ترین قسمت باغ جریان داشت تا بتوانند درختان و گلها را آبیاری کنند . باغهای معلق بر همه شهر مسلط بود چشم انداز زیبای داشته و از فراز آن منظر رود فرات ، شهر،سربازان و جاده ها پیدا بودند و عبور و مرور قافله که بین شرق و غرب در تردد و حمل کالای تجارتی بودند به خوبی دیده میشده اما متسفانه از این شهکار معماری چیزی باقی نمانده است ـ 

  

معبد دیان

معبد دیان (الهه شکار و ماه) در یونان واقع شده بود . ابتدا بارگاه این الهه بسیار نکبت بار بود . این بارگاه عبارت از پیکره ای بود که داخل درخت مجوفی جای داشت ولی در قرن 6 قیل از میلاد تصمیم گرفتند معبد بسیار با شکوهی برای ااهه بنا کنند . برای ساختن این معبد محل دقیقی لازم بود تا از زلزله های دائمی که در این منطقه روی میداد در امان باشد و به همین دلیل تصمیم گرفتند روی زمینی باطلاقی و نرم دست به عبارت بنا بزنند .

نخست مقداری زیادی ذغال و چوب و بوجی های پوستی در آن باطلاق ریختند تا قابلیت تحمل بنا را پیدا کند . برای مصالح ساختمانی آن ، سنگ مرمر را در نظر گرفتند. این معبد در فضایی به طول یکصدو بیست و هفت متر و عرض 73 متر ساخته شد . ساختمان این محصور به 127 ستون بود که به سبک معماری یونانیف در دو طبقه بالا رفته بود .ارتفاع این ستونها هر یک 19 متر متر که روی سرستونها تخته سنگهای مرمر چهار گوش افکنده بودند که بام معبد را تشکیل میداد. ساختمان این معبد به سال 400 قبل از میلاد پایان یافت ، ولی نیم قرن بعد یعنی در سال 446 قبل از میلاد بر اثر آتش سوزی مهیبی از بین رفت و نابود شد . شاید به نظر عجیب آید که آتش چگونه توانسته است توده های حجیم و وزین سنگ مرمر را از بین ببرد، اما حقیقت امر این بود که سنگ مرمر ستون بندی داخلی معبد بود و تیغه های چوبی که اطاقها و راهرو ها را از هم جدا میساخت بکلی طعمه حریق شدو بر اثر حرارت حاصله از سوختن چوبها ف سنگهای مرمر اسید کربنیک خود را از دست داده و به صورت سنگهای آهکی معمولی درآمدند و از سنگهای مرمر جز آهک چیزی باقی نماند .

واقع شوم آتش سوزی عمدی بود و مردی جاه طلب به نام استورات چون توفیقی در بدست آوردن شهرت نیافته بود خواست از این طریق شهرتی بدست آورد و معبد دیان را طعمه حریق کرد . معبد را دو باره بنا کردند ولی به سال 362 میلادی که (گت ها) بر آسیا صغیر تسلط یافتند معبد دیان را برای دومین بار تخریب کردند . کم کم در طول زمان سنگها و سایر مصالح و تزئینات اش را ربودند و بطوری که امروزه کمترین اثری از معبد دیان برجای نمانده است ـ 

  

مجسمه زئوس

صبق اساطیر یونان باستان جایکاه زئوس در تسالی بر فراز امپ بود . زئوس آنچنان قدرتی داشت که با مختصر اخمی کوهی را متزلزل میکرد به همین جهت است که فئیدیاس مجسمه ساز مشهورف مجسمه خدای خدایان را با پیشانی ترش و در حالی که چین بر ابرو افکنده است تراشیده.

 

این مجسمه عظیم چهار مین عجایب سبعه دنیای قدیم بود. ارتفاع آن پانزده متربود و نشان میداد که خدا بر تخت نشسته است . تخت الهی از عاج و آبنوس بود که طلا و جواهرات گرانقیمت در آن به کار گرفتهشده بود . زئوس از طلا و عاج تراشیده شده بود اندامش از چوب آبنوس بود که قسمتهای عریانش از عاج نشان داده بودند تا برهنه وانمود شودف و بقیه بدنش با طلا اندود شده بود. تاجی از درخت خار که آن هم طلا خالص بود روی سر داشت . مجسمه کوچک الهه پیروزی را بدست گرفته و عصای سلطنت را در دست چپ داشت . با وجودی که اثری از این مجسمه برجای نمانده است ولی از چند سکه قدیم رومیان که بدست آمده میتوان به عظمت آن پی برد ـ 

  

مقبره موزل

در قسمت جنوب غربی آسیا صغیر، شهری بود بنام (هالی کارنارس) که در قرن ششم قبل از میلاد مسیح شاه موزول با همسرش آرتمیس در آن حکومت میکردند. دربار او مرکز هنر و صنعت بود و او به معماران فرمان داد بنایی بسازند که دیدارش خاطر اهرام مصر را در دل زنده کند . بدین معنی علاوه براین که یک شاهکار هنری بوجود آورند مقبره ای هم باشد.

 

بدین ترتیب طرح و پایه پنجمین عجایب دنیا قدیم ریخته شد . این بنای چهار گوش در ساحه 140 متر مربع مساحت ستون بندی شده بود و سقفش هرمی شکل بود که در راس آن گادی پیروزی با چهار اسپ حامل شاه و ملکه بود . این بنا در حدود 40 یا 50 متر ارتفاع داشت و آنرا بنام مقبره موزول یاد میکردند ـ

 

مقبره موزول پس از حمله بربرها و اعراب هنوز بر جا مانده بود . ولی نجیب زادگان و سواران سن ژان آنرا به ویرانی کشیدن تا سنگهایش را برای ساختن استحکامات و برج ها به کار گیرند، بعداً در طول سالیان متمادی سنگ ها مرمر محوطه ای که بنا روی آن واقع شده بود را سوزاندند و از آن آهک ساختند . هنگامی که مشغول سوزاندن آن سنگها بودند تالار زیر زمین آنرا کشف کردند که راهروی باریکی داشت و به اطاق کوچکی منتهی میشد دراین اطاق تابوت مجللی از سنگ مرمر پیدا کردند.چون وسایل و ابزاری برای باز کردن تابوت سنگی نداشتند این کار را به روز بعد موکول کردند اما شبانگاه دزدانی که از این کشف اطلاع پیدا کرده بودند داخل زیر زمین شده و هرچه در تابوت بود خالی کردند و بردند ـ 

امروزه از آن بنای با عظمت و شگفت انگیز به جز مختصر آثاری که ارزش زیادی ندارند چیزی باقی نمانده است ـ 

 

 مجسمه رودس

در جنوب شهر هالی کارناس جزیره رودس واقع شده که ساکنین اش عموماً کشتی ران و ناخدا بودند به همین دلیل بندر رودس به سرعت رو به ترقی رفت . مردم این جزیره دارای ذوق هنری و مجسمه سازی بودند به گفته یکی از معاصرین در آن جزیره قریب 3 هزار مجسمه معمولی وجود داشته که 100 فقره آن غول پیکر آسیا بود . مشهور ترین آنها مجسمه عظیم و شگرف رب النوع خورشید به نام هلیوس بود که آن را مجسمه رودس مینامند . این مجسمه غول پیکر تقریباً 40 مت ارتفاع داشت طوری ساخته شده بود که از وسط دو پایش کشتی ها عبور و مرور میکردند . ولی متسفانه عمر این مجسمه از 56 سال تجاوز نکرد زیرا در اثر زلزله شدیدی بر زمین افتاد و ویران گردیدـ

میگویند پس از هجوم اعراب و فتح جزیره رودس تکه پاره های این مجسمه را به یک نفر یهودی فروختند که وی برای حمل آن تکه ها 900 شتر کرایه کرد .

  

فانوس دریایی اسکندریه

هفتمین عجایب جهان در باز هم در مصر بود. برجی که بر فراز آن آتشی بود تا شبها راهنمای ناخدایان برای رسیدن به بندر اسکندریه باشد . این برج در جزیره کوچک فارو بنا شده بود و از همین جاست که کلمه فار به معنای چراغ دریای را در این این نوع ساختمانها که چراغ راهنمایی برای کشتی است بکار میبرند . برج دریایی اسکندریه در زمان سلطنت جانشین اسکندر یعنی بطلمیوس دوم 307 - 247 قبل از میلاد به وسیله معماری به نام سوسترات ساخته شد . آنچه که تاریخ در باره ارتفاع برج ذکر کرده است باور کردنی نیست . یونانی ها میگویند در حدود 272 متر ارتفاع داشته ، ولی اعراب که 10 قرن بعد توانستند قدم به مصر گذارند گفته اند ارتفاع خرابه برج به 16 متر میرسد این برج روی پایه ای چهار گوش که 69 متر ارتفاع آن بوده از دیواری 8 ضلعی و 38 متری بالا رفته است که برج 9 متری دیگر روی آن بنا شده بود که بر فراز برج اخیر فانوس دریایی پرتو افکن بود . این برج تا قرن 12 راهنمایی کشتی ها بود ولی در سال 1375 میلادی بر اثر زلزله شدیدی که در اسکندریه و سایر نقاط اطراف آن روی داد از بین رفت و چیزی هم از خرابه های آن در دست نیست .

۰   | ۰ | ۵۴۲ | ۸۵/۰۱/۰۴ | محمد لطیفی
عجایب هفتگانه

نظرات ۰  

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

منوي اصلي

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
ميکروبلاگينگ
  • حکایت دولت و فرزانگی
  • زندگی به ما دقیقا چیزی را می دهد که می خواهیم.پس اولین کاری که باید کرد این است که آنچه را می خواهی دقیقا درخواست کنی . اگر خواسته ات مبهم باشد آنچه را بدست می آوری همانقدر درهم و برهم خواهد بود اگر کم بخواهی، کم را به دست خواهی آورد.

    هر تقاضایی که داری باید کاملا دقیق باشد. اگر ثروتی را در نظر می گیری باید مقدار و مهلت اکتساب آن را تعیین کنی. 

    «حکایت دولت و فرزانگی - مارک فیشر»

    ۰   | ۰ | ۴۹ | ۰۲/۰۱/۲۴ | محمد لطیفی
  • دلتنگی
  • امروز روز دهم قرنطینه هست و تقریبا علائم بیماری از بین رفته. خدا رو شکر تا این لحظه ریه هام درگیر نشدن. درکل بیماری سختی نبود ولی خود قرنطینه واقعا داغونم کرده. حس می کنم توی این روزایی که نبودم دخترم واسه خودش خانومی شده. امروز اومده بود به دیدنم آخر هر جملش این بود که بابا بغلم کن. ولی خب نمیتونستم هر بار به بهانه ای حواسشو پرت میکردم تا اینکه کم کم وقت خداحافظی رسید. انگار همه چیزو میدونست وقتی مامانش بغلش کرد همینطور که به من نگاه میکرد آرو آروم بغض کرد و یهو بغضش ترکید و دیگه هم آروم نشد. نمیدونم چرا ولی گریه ی امروزش با همیشه فرق داشت،یه دلتنگیِ 10 روزه پشتش بود. از بغل مادرش پایین اومد دوست داشت تنها باشه با بهانه های الکیِ منم حواسش پرت نمی شد. فقط دوست داشت راه بره و گریه کنه، انگار یه بار سنگینی روی دلش بود که هرچی گریه میکرد سبک نمیشد. انگار از زمین و زمان گلایه داشت امروز. انگار یه چیزی رو میخواست فریاد بزنه ولی خودشم نمیدونست که چیه. ولی من فهمیدم دخترم...

     

    ۰   | ۱ | ۱۱۷ | ۰۰/۰۲/۰۱ | محمد لطیفی
  • این قصه سر دراز دارد...
  • یادش بخیر پارسال خوشحال بودیم که سال 98 رو زنده تموم کردیم حالا اینو چکارش کنیم؟!!!

    پیرو پست پارسال (بازماندگان)

    ۰   | ۰ | ۳۱۹ | ۹۹/۰۲/۰۴ | محمد لطیفی
  • کرونا
  • نظر شخصی من اینکه که امکان کنترل کرونا با پخش اخبار مثبت از کنترل کرونا در شهرهای مختلف و یا برعکس، ترساندن بیش از حد مردم وجود ندارد. چرا که در شهر همیشه یکسری افراد رو میبینیم که تحت تاثیر اخبار منفی کاملا موارد بهداشتی رو رعایت می‌کنند و از طرف دیگه هم افرادی رو میبینیم که کرونا رو دست کم گرفتن و اصلا رعایت نمی کنند. به نظر من این اپیدمی آنقدر ادامه پیدا خواهد کرد که همه مردم به این باور برسند که اگه می‌خوان به بیماری مبتلا نشن باید موارد بهداشتی رو رعایت کنن. و بهای شکست دادن این ویروس هم متاسفانه چیزی جز افزایش مبتلایان و جان باختگان نیست.

    ۰   | ۰ | ۳۴۸ | ۹۸/۱۲/۲۴ | محمد لطیفی
  • بازماندگان
  • به امید خدا اگر این یک ماه رو هم دوام بیاریم میشیم جزو بازماندگان سال 1398.

    خارج از شوخی خیلی مواظب خودتون باشید. ویروس کرونا بسیار بسیار سریع شیوع پیدا می‌کنه و منتقل میشه با این اوصاف کماکان ازدحام مردم رو توی مراکز خرید برای کارهای غیر ضروری میشه دید.

    ۱   | ۰ | ۴۰۷ | ۹۸/۱۲/۰۵ | محمد لطیفی
  • عکاسی
  • یه چند وقتی هست که توی مود عکاسی هستم، درکل به عکاسی خیلی علاقه دارم در حدی که یه مدت قصد داشتم یه آتلیه عکاسی راه بندازم که نشد. خلاصه بگم که تا امروز دنبال قضیه عکاسی بودم که بالاخره ماه پیش تصمیم گرفتم یه دوربین دیجیتال بخرم. هزینش با توجه به وضعیت مالی این روزهای همه خیلی سنگین دراومد ولی فکر کنم ارزشش رو داشت که واسه علاقه مندی‌هام هزینه کنم.

    - تصمیم دارم گهگاهی پست آموزشی مربوط به عکاسی و ادیت عکس بزارم ولی نمیدونم به درد کسی میخوره یا نه...

    ۰   | ۰ | ۳۴۶ | ۹۸/۱۱/۲۸ | محمد لطیفی
  • هندزفری
  • آقا من کماکان با قدرت بر این باور هستم که یه نفر وقتی ما حواسِمون نیست میاد سیم هندزفری‌مونو گره میزنه در میره.

    ۰   | ۰ | ۴۹۲ | ۹۸/۰۹/۲۰ | محمد لطیفی
  • کودکانِ بدون آزادی
  • خودِ واقعیِ هر یک از ما کودکِ‌کوچکی است که هنوز رشد نیافته. گاهی اوقات وقتی به ما خوش می‌گذرد یا داریم بازی می‌کنیم، وقتی احساس شادی می‌کنیم، وقتی نقاشی می‌کنیم، یا شعر می‌نویسیم، یا پیانو می‌زنیم ، یا به هر طریقی احساسات خود را بیان می‌کنیم این کودک بیرون می‌آید.اینها شادمانه‌ترین لحظاتِ زندگیِ ما هستند. وقتی خودِ واقعیِ ما بیرون می‌آید، وقتی به گذشته نمی‌اندیشیم و دلواپس آینده نیستیم. آن‌وقت شبیه بچه‌ها می‌شویم.

    اما یک چیز هست که همهٔ اینها را عوض می‌کند، وما به آن مسئولیت می‌گوئیم. جامعه می‌گوید «صبر کن، تو مسئولی، وظایفی داری که باید انجام بدهی،باید کار کنی،باید مدرسه بروی،باید زندگی را اداره کنی.»همهٔ این مسئولیت ها به ذهن هجوم می‌آورند. آنوقت چهرهٔ ما عوض می‌شود و دوباره جدی می‌شویم.

    اگر وقتی که بچه‌ها ادای بزرگتر‌ها را در می‌آورند نگاهشان کنید،می‌بینید که چهره‌شان تغییر می‌کند . میگویند:«مثلاً من یک وکیل هستم»، آنوقت صورت جدی یک آدم بزرگ را به خود می‌گیرند. ما به دادگاه می‌رویم و همان چهره را در آنجا می‌بینیم و این همان است که هستیم. ما هنوز بچه ایم،اما آزادی خود را از دست داده‌ایم.

    بخشی از کتاب چهار میثاق (نویسنده: دون میگوئل روئیز)

    ۱   | ۲ | ۴۹۰ | ۹۸/۰۹/۰۸ | محمد لطیفی
  • سرکشیِ دولت در جیب مردم
  • وزیرِ تعاون: چه تمام کسانی که کمک هزینه معیشت دریافت کرده‌‌اند و چه کسانی که دریافت نکرده‌‌اند و اعتراض کرده‌‌اند تا آخرِ ماه بایستی این مجوز رو به دولت بدهند که دولت در تمام حسابهایِ بانکیِ آنها سرکشی کند، در غیرِ اینصورت کمک هزینه قطع خواهد شد!

    این هم خبرِ جدیدِ امروز که از زبان وزیر تعاون شنیدیم. دیگه واقعا نمی‌دونم چی باید گفت از طرفی ۵۰ هزارتومان اصلاً ارزش این رو نداره که اجازه بدی هرکسی دلش خواست بیاد و حسابهایِ بانکیت رو بررسی بکنه و از طرفِ دیگه هم خیلی از افراد هستند که واقعاً زیر این فشارِ سنگینِ گرانی و تورم دارن له می‌شن، مثل کارگرانی که ۵ یا ۶ ماههِ حقوق نگرفتن و چه بسا اونهایی که حقوق هم گرفتن مشکلات مالی زیادی دارن.

    با وجود این اوضاع احتمالاً تا چند ماه دیگه باید به دولت اجازه بدیم هرچقدر پول احتیاج داره خودش از حسابمون برداشت کنه.

    کاش مسئولین کمی هم برای مردم حُرمت و ارزش قائل بودند و بجای تفره رفتن از پرداختِ حق مردم و سَرک کشیدن در خصوصی‌ترین مسائلِ اونها پای حرفِ دلِ مردم و شنیدنِ مشکلاتشان می‌نشستند.

    ۱   | ۱ | ۵۳۴ | ۹۸/۰۹/۰۵ | محمد لطیفی
  • زیر ساختِ افتضاح
  • متاسفانه بعد از اتفاقاتِ اخیر و قطع شدنِ اینترنتِ بین المللی خیلی‌ها با مشکلاتِ جدی مواجه شدن مثل دسترسی به ایمیل‌ها و شبکه‌های اجتماعی و... متاسفانه ما حتی یک موتور جستجوی بومی هم نداریم که لااقل سایت‌های داخلی رو جستجو کنیم. البته دوستان چنتا معرفی کردن مثل: یوز (که اصلا باز نمیشه)، پارسی جو(که فقط نتایج ویکی‌پدیا رو نشون میده)، سلام (که ظاهرا تعطیله) و... 

    ۰   | ۰ | ۶۳۸ | ۹۸/۰۸/۲۸ | محمد لطیفی
پربيننده ترين مطالب
محبوب ترين مطالب
Copyright © iranew.com 2005-2019