ایران جدید

تازه های علمی، پزشکی،تغذیه، زیبایی و سلامت

کار کردن در شرکت گوگل یک رویای واقعی

زمانی که سر آشپز معروف گوگل، معروف به شف چارلی، در سال 1999 در گوگل استخدام شد کارمند شماره 40 بود و تنها برای کمتر از 50 گوگل غذا می پخت اما در ماه می 2005 که گوگل را - بمنظور تاسیس تعدادی رستوران زنجیره ای ارگانیک و با سرمایه و کمک مالی میلیون دلاری سایر کارمندان گوگل-  ترک می کرد برای بیش از 1500 نفر غذا سرو می کرد.

تا زمانی که در گوگل بود رابطه نزدیکی با کشاورزان و دامداران منطقه بهم زد و همواره بهترین و سالمترین و تازه ترین ها را از آنها می خواست، جالب است:

 

تمام گاوها باید فقط علف بخورند تا گوشتشان کم چربی باشد، تمام خوک‌ها باید عاری از نیترات باشند چراکه نیترات باعث سرطان می شود، و تمام ماهی ها (ماهی برای رشد و بهبود کارکرد مغز انسان بسیار موثر و مفید است) را باید با قلاب و در حالت وحشی  ( و نه با تور و گروهی ) صید کنند تا مزه ی بهتری داشته باشد.

 

این اواخر 5 کمک آشپز و 40 آشپز زیردستش بودند و خودش بیشتر اوقاتش را در دفترش  و یا در میتینگ‌ها و جلسات اداری صرف می کرد.

 

اوایل که به گوگل آمده بود همه کارها از پختن نان تا تهیه منوها را به تنهایی انجام می داد و  حالا دلش برای آنروزها تنگ شده بود. روزنامه های مهم از جمله نیویورک تایمز و اکونومیست و صدها سایت و وبلاگ، چارلی را می شناسند و با او گفتگو کرده اند.

 

اهمیت نقش چارلی در گوگل همتراز بالاترین مقامات مالی آن موسسه است. هزاران کارمند محلی و بین المللی گوگل متولد دورافتاده ترین نقاط دنیا هستند با انواع آلرژی ها و سلیقه ها، شادابی فیزیکی و مغزی آنها اهمیتی اساسی در پیشرفت مالی گوگل دارد بنابراین تلفیق درستی از تغذیه سالم و الگوریتم  دقیق، در تراز مالی هر شرکتی جواب می دهد.

 

بویژه اینکه تمام غذاها و امکانات ورزشی، پزشکی، مهد کودک، و غیره کارمندان گوگل کاملا مجانی است.

 

گوگل به کارمندانش اجازه داده تا 20 درصد از وقت کاری روزانه شان - و یا یک روز کامل در هفته - را به پروژه ها و کارهای مورد علاقه خودشان، که ربطی به شغل شان ندارد، اختصاص بدهند تا فکرشان باز و رابطه شان با دنیای غیر کامپبوتری بیشتر شود.

 

بهنگام حاملگی هم تا 75 درصد حقوق را به خانم ها می پردازند. بطور کلی کار کردن در گوگل بیشتر شبیه زندگی غیر رسمی در محیط دانشگاه و خوابگاه‌های دانشجویی است.

 

مهندسین گوگل اجازه دارند در هنگام کار هرگاه دوست دارند کمی چرت بزنند تا مغزشان فرصت بیشتری برای مرور و تفکر داشته باشد.

 

تفریحات و مسابقه‌های ورزشی والیبال و غیره که باعث شادابی و تحرک بیشتر خون به مغز می شود هم جزیی از سیاست‌های هفتگی در گوگل است. یکی از این ورزش‌ها  wetLand walk(پیاده روی در جنگل و پارک) است. 

 

 مجتمع اصلی گوگل در Mountain View   پنج  کافه تریای اصلی دارد و قرار است که 14 کافه دیگر هم ایجاد شوند. نهار در تمام آنها و صبحانه و شام در بعضی کافه ها مجانی سرو می شود. این کافه ها روزانه در حدود  1500-2300  صبحانه و نهار و شبها 600-800  شام مجانی سرو می کنند و 85 درصد کارمندان  گوگل در انها حضور می یابند و معمولا هم حدود 125درصد غذا تهیه می شود ( یعنی 25 درصد غذای اضافه برای ویزیتورها و میهمانها).

 

نهار را بین ساعات 11:30 - 2:30  سرو می کنند که بیشترین طرفدار را دارد اما صبحانه و شام کمتر طرفدار دارد.(در خانه صرف می شود).

 

به هنگام نهار تمامی کارمندان گوگل کنار یکدیگر می نشینند و تجربه ها و پروژه هایشان را با هم در میان می گذارند. این باعث می شود که همه از پروژه های آینده گوگل با خبر می شوند و کمتر کسی است که بی خبر از تجارب و پروژه های دیگران باشد. جالب اینکه سرگی برین (یکی از دو بنیانگزار گوگل) گیاهخوار است.

 

رستوران شرکت گوگل

انبارهای مخصوص سرشار از انواع و اقسام سبزیحات، میوه، گوشت و مرغ و ماهی و میگو و خرچنگ و دهها نوع ادویه جات از سراسر دنیا، همگی تر و تازه و صد در صد اورگانیک و اکثرا پرورش یافته در مزارع نزدیک لوکیشن گوگل (که باعث رونق اقتصادی آنها هم شده)، انواع و اقسام تنقلات (بادام و گردو و ...) و انواع مختلف شیرینی‌جات و حبوبات و دانه های گیاهی تازه و ارگانیک، و انواع سرکه های 12-10 ساله طبیعی و روغن گل آفتابگردان، و خلاصه بیش از 200 نوع مختلف دستور پخت غذا، روزانه چند هزار کارمند گوگل را زیر نظر خانم  Amyjo Johnson  متخصص تغذیه گوگل سرو می کنند .

 

محیط کاری گوگل بیشتر شبیه مهد کودک هاست و غذاخوری هایش شبیه نوعی سازمان ملل . همه چیز در گوگل طبیعی و ارگانیک است حتی صابون ها و محلول های ظرفشویی اش.   

 

اینروزها نوع مخصوصی از چای آرامبخش بنام kombucha هم در کافه تریاهای گوگل طرفداران زیادی پیدا کرده که انرژی زا و  تمیزکننده هم هست. ...

 

تغذیه در گوگل، بویژه بهنگام استخدام مهندسین کامپیوتر، نقشی استراتژیک و اساسی دارد: 

 

بهنگام استخدام، یک بروشور ارائه می شود  بنام  "How to Care for Your Big, Wonderful High-Performance Brain."  (چگونه از مغز بزرگ و فعال تان مواظبت کنید).

 

در سر لیست این بروشور، توصیه های غذایی مهمی شده از جمله استفاده اکید از غذاهایی که اسید آمینه زیاد دارند همچون ماهی آزاد ( mackerel) و ماهی سمون ( salmon) و گردو و سبزیجاتی که برگ‌های سبز زیاد دارند و روغن گل آفتابگردان  (منوی کافه تریاهای گوگل سرشار از این نوع مواد غذایی است).

 

توصیه های دیگری هم می کنند :

دوری از سرب و محیط هایی که سرب دارند (سرب بتدریج باعث از بین رفتن سلول های مغز می شود)، و تکان دادن انگشت های پا (اینکار به فعال شدن و تحریک مغز کمک می کند) اتفاقا به همین دلیل است که اکثر کارمندان گوگل بهنگام کار دمپایی به پا می کنند تا انگشتان‌شان را راحتتر تکان بدهند. 

۱   | ۰ | ۷۳۲ | ۸۷/۰۴/۲۸ | محمد لطیفی
دانستنی ها گوگل

نظرات ۱  

محمدحسین ۲۰ مهر ۹۸ ، ۲۱:۰۷ | آدرس وب

سلام 

خیلی مطلب باحالی داشتی 

ببین برای یه مطلب یه سرتیتر

یه دونه  هم موضوعات کوچک تره. شما به نظر من اون موضوع کوچک تر رو با یه فونت بزرگ تر از متن و کوچک تر از اون سرتیتر باشه تا بفممیم چی به چیه مرد مومن :-)))))

در کل عالی عالی یود

 


پاسخ:
راستش خیلی منظورتو متوجه نشدم ولی من خیلی سعی کردم که قالب رو طوری طراحی کنم که خوانا باشه مخصوصا داخل گوشی. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

منوي اصلي

ميکروبلاگينگ
  • حکایت دولت و فرزانگی
  • زندگی به ما دقیقا چیزی را می دهد که می خواهیم.پس اولین کاری که باید کرد این است که آنچه را می خواهی دقیقا درخواست کنی . اگر خواسته ات مبهم باشد آنچه را بدست می آوری همانقدر درهم و برهم خواهد بود اگر کم بخواهی، کم را به دست خواهی آورد.

    هر تقاضایی که داری باید کاملا دقیق باشد. اگر ثروتی را در نظر می گیری باید مقدار و مهلت اکتساب آن را تعیین کنی. 

    «حکایت دولت و فرزانگی - مارک فیشر»

    ۰   | ۰ | ۴۵ | ۰۲/۰۱/۲۴ | محمد لطیفی
  • دلتنگی
  • امروز روز دهم قرنطینه هست و تقریبا علائم بیماری از بین رفته. خدا رو شکر تا این لحظه ریه هام درگیر نشدن. درکل بیماری سختی نبود ولی خود قرنطینه واقعا داغونم کرده. حس می کنم توی این روزایی که نبودم دخترم واسه خودش خانومی شده. امروز اومده بود به دیدنم آخر هر جملش این بود که بابا بغلم کن. ولی خب نمیتونستم هر بار به بهانه ای حواسشو پرت میکردم تا اینکه کم کم وقت خداحافظی رسید. انگار همه چیزو میدونست وقتی مامانش بغلش کرد همینطور که به من نگاه میکرد آرو آروم بغض کرد و یهو بغضش ترکید و دیگه هم آروم نشد. نمیدونم چرا ولی گریه ی امروزش با همیشه فرق داشت،یه دلتنگیِ 10 روزه پشتش بود. از بغل مادرش پایین اومد دوست داشت تنها باشه با بهانه های الکیِ منم حواسش پرت نمی شد. فقط دوست داشت راه بره و گریه کنه، انگار یه بار سنگینی روی دلش بود که هرچی گریه میکرد سبک نمیشد. انگار از زمین و زمان گلایه داشت امروز. انگار یه چیزی رو میخواست فریاد بزنه ولی خودشم نمیدونست که چیه. ولی من فهمیدم دخترم...

     

    ۰   | ۱ | ۱۱۱ | ۰۰/۰۲/۰۱ | محمد لطیفی
  • این قصه سر دراز دارد...
  • یادش بخیر پارسال خوشحال بودیم که سال 98 رو زنده تموم کردیم حالا اینو چکارش کنیم؟!!!

    پیرو پست پارسال (بازماندگان)

    ۰   | ۰ | ۳۱۵ | ۹۹/۰۲/۰۴ | محمد لطیفی
  • کرونا
  • نظر شخصی من اینکه که امکان کنترل کرونا با پخش اخبار مثبت از کنترل کرونا در شهرهای مختلف و یا برعکس، ترساندن بیش از حد مردم وجود ندارد. چرا که در شهر همیشه یکسری افراد رو میبینیم که تحت تاثیر اخبار منفی کاملا موارد بهداشتی رو رعایت می‌کنند و از طرف دیگه هم افرادی رو میبینیم که کرونا رو دست کم گرفتن و اصلا رعایت نمی کنند. به نظر من این اپیدمی آنقدر ادامه پیدا خواهد کرد که همه مردم به این باور برسند که اگه می‌خوان به بیماری مبتلا نشن باید موارد بهداشتی رو رعایت کنن. و بهای شکست دادن این ویروس هم متاسفانه چیزی جز افزایش مبتلایان و جان باختگان نیست.

    ۰   | ۰ | ۳۴۳ | ۹۸/۱۲/۲۴ | محمد لطیفی
  • بازماندگان
  • به امید خدا اگر این یک ماه رو هم دوام بیاریم میشیم جزو بازماندگان سال 1398.

    خارج از شوخی خیلی مواظب خودتون باشید. ویروس کرونا بسیار بسیار سریع شیوع پیدا می‌کنه و منتقل میشه با این اوصاف کماکان ازدحام مردم رو توی مراکز خرید برای کارهای غیر ضروری میشه دید.

    ۱   | ۰ | ۴۰۱ | ۹۸/۱۲/۰۵ | محمد لطیفی
  • عکاسی
  • یه چند وقتی هست که توی مود عکاسی هستم، درکل به عکاسی خیلی علاقه دارم در حدی که یه مدت قصد داشتم یه آتلیه عکاسی راه بندازم که نشد. خلاصه بگم که تا امروز دنبال قضیه عکاسی بودم که بالاخره ماه پیش تصمیم گرفتم یه دوربین دیجیتال بخرم. هزینش با توجه به وضعیت مالی این روزهای همه خیلی سنگین دراومد ولی فکر کنم ارزشش رو داشت که واسه علاقه مندی‌هام هزینه کنم.

    - تصمیم دارم گهگاهی پست آموزشی مربوط به عکاسی و ادیت عکس بزارم ولی نمیدونم به درد کسی میخوره یا نه...

    ۰   | ۰ | ۳۴۲ | ۹۸/۱۱/۲۸ | محمد لطیفی
  • هندزفری
  • آقا من کماکان با قدرت بر این باور هستم که یه نفر وقتی ما حواسِمون نیست میاد سیم هندزفری‌مونو گره میزنه در میره.

    ۰   | ۰ | ۴۸۸ | ۹۸/۰۹/۲۰ | محمد لطیفی
  • کودکانِ بدون آزادی
  • خودِ واقعیِ هر یک از ما کودکِ‌کوچکی است که هنوز رشد نیافته. گاهی اوقات وقتی به ما خوش می‌گذرد یا داریم بازی می‌کنیم، وقتی احساس شادی می‌کنیم، وقتی نقاشی می‌کنیم، یا شعر می‌نویسیم، یا پیانو می‌زنیم ، یا به هر طریقی احساسات خود را بیان می‌کنیم این کودک بیرون می‌آید.اینها شادمانه‌ترین لحظاتِ زندگیِ ما هستند. وقتی خودِ واقعیِ ما بیرون می‌آید، وقتی به گذشته نمی‌اندیشیم و دلواپس آینده نیستیم. آن‌وقت شبیه بچه‌ها می‌شویم.

    اما یک چیز هست که همهٔ اینها را عوض می‌کند، وما به آن مسئولیت می‌گوئیم. جامعه می‌گوید «صبر کن، تو مسئولی، وظایفی داری که باید انجام بدهی،باید کار کنی،باید مدرسه بروی،باید زندگی را اداره کنی.»همهٔ این مسئولیت ها به ذهن هجوم می‌آورند. آنوقت چهرهٔ ما عوض می‌شود و دوباره جدی می‌شویم.

    اگر وقتی که بچه‌ها ادای بزرگتر‌ها را در می‌آورند نگاهشان کنید،می‌بینید که چهره‌شان تغییر می‌کند . میگویند:«مثلاً من یک وکیل هستم»، آنوقت صورت جدی یک آدم بزرگ را به خود می‌گیرند. ما به دادگاه می‌رویم و همان چهره را در آنجا می‌بینیم و این همان است که هستیم. ما هنوز بچه ایم،اما آزادی خود را از دست داده‌ایم.

    بخشی از کتاب چهار میثاق (نویسنده: دون میگوئل روئیز)

    ۱   | ۲ | ۴۸۷ | ۹۸/۰۹/۰۸ | محمد لطیفی
  • سرکشیِ دولت در جیب مردم
  • وزیرِ تعاون: چه تمام کسانی که کمک هزینه معیشت دریافت کرده‌‌اند و چه کسانی که دریافت نکرده‌‌اند و اعتراض کرده‌‌اند تا آخرِ ماه بایستی این مجوز رو به دولت بدهند که دولت در تمام حسابهایِ بانکیِ آنها سرکشی کند، در غیرِ اینصورت کمک هزینه قطع خواهد شد!

    این هم خبرِ جدیدِ امروز که از زبان وزیر تعاون شنیدیم. دیگه واقعا نمی‌دونم چی باید گفت از طرفی ۵۰ هزارتومان اصلاً ارزش این رو نداره که اجازه بدی هرکسی دلش خواست بیاد و حسابهایِ بانکیت رو بررسی بکنه و از طرفِ دیگه هم خیلی از افراد هستند که واقعاً زیر این فشارِ سنگینِ گرانی و تورم دارن له می‌شن، مثل کارگرانی که ۵ یا ۶ ماههِ حقوق نگرفتن و چه بسا اونهایی که حقوق هم گرفتن مشکلات مالی زیادی دارن.

    با وجود این اوضاع احتمالاً تا چند ماه دیگه باید به دولت اجازه بدیم هرچقدر پول احتیاج داره خودش از حسابمون برداشت کنه.

    کاش مسئولین کمی هم برای مردم حُرمت و ارزش قائل بودند و بجای تفره رفتن از پرداختِ حق مردم و سَرک کشیدن در خصوصی‌ترین مسائلِ اونها پای حرفِ دلِ مردم و شنیدنِ مشکلاتشان می‌نشستند.

    ۱   | ۱ | ۵۲۹ | ۹۸/۰۹/۰۵ | محمد لطیفی
  • زیر ساختِ افتضاح
  • متاسفانه بعد از اتفاقاتِ اخیر و قطع شدنِ اینترنتِ بین المللی خیلی‌ها با مشکلاتِ جدی مواجه شدن مثل دسترسی به ایمیل‌ها و شبکه‌های اجتماعی و... متاسفانه ما حتی یک موتور جستجوی بومی هم نداریم که لااقل سایت‌های داخلی رو جستجو کنیم. البته دوستان چنتا معرفی کردن مثل: یوز (که اصلا باز نمیشه)، پارسی جو(که فقط نتایج ویکی‌پدیا رو نشون میده)، سلام (که ظاهرا تعطیله) و... 

    ۰   | ۰ | ۶۳۲ | ۹۸/۰۸/۲۸ | محمد لطیفی
پربيننده ترين مطالب
محبوب ترين مطالب
Copyright © iranew.com 2005-2019