همه ما از کودکی وقتی در بازیهای کودکانه ادای دکترها رو در میآوردیم حتما چیزی شبیه گوشی دکتر ها یا همون stethoscope رو باید به گوشها مون میزدیم و مثلا مریضمون رو معاینه میکردیم ؛ اما این stethoscope چگونه اختراع شد؟
در سال های پـیـش پزشکان بـرای شنـیـدن صدای قلب بیماران مشکلات زیادی داشتـنـد ، آنها مجبور بودند گوش خود را روی سینه بیمار بگذارند تا بتوانند صدای قلب او را بشنوند . اما این روش در خیلی موارد ناموفق بـود . چاقی زیـاد بعضی از بـیـماران مانع رسیـدن صدای قلبشان بـه گوش پزشک می شد . گاهی هم بـوی بد ناشی از عرق بدن بعضی از بیماران موجب ناراحتی پزشکان می شد .
یک روز پزشک جوانی به نام دکتر « لائنگ » هنگامی که بـرای ویزیت بیمارش می رفت ، کودکانی را دید که با تکه چوبی بازی می کردنـد . یکی از بچه ها یک سر چوب را به گوشش چسبانده بود و دیگری با زدن ضربه به سر دیگر چوب بـه او علامت می داد . بـچـه ها خوشحال و خـنـدان باهم بازی می کردنـد اما نمی دانـستـنـد بازی آنها ممکن است منشا پیشرفت بزرگی در علم پزشکی باشد .
دکتر پس از مشاهده بازی بچه ها به عیادت بیمارش رفت . فکری بـه ذهن او خطور کرده بـود که موجب شد برای شنیدن صدای قلب بیمارش ، به جای گذاشتن سر بر روی سینه بیماری کاغذی را به صورت لوله استوانه ای درآورد و یک سر لوله را به روی سینه بیمار گذاشت و گوش خود را به سر دیگر لوله نزدیک کرد .
دکتر لائنگ صدای قلب بـیـمار را به خوبی می شنـیـد حتی بسیار واضح تـر از قـبـل . او ایـن کار را چندین بـار تـکرار کرد حتی محل قـرار دادن لوله را هـم تـغیـیـر داد اما بـاز هـم صدای قسمت های مختلف را به خوبی می شنید .
به این ترتیب یک بازی کودکانه موجب شد اولین قدم برای ساختن گوشی طبی « استتوسکوپ » بـرداشتـه شـود . بـعـدهـا اقـدامات بیشتـری بـرای کامل شدن گوشی طبی انجام گـرفـت و لوله کاغذی بـه گوشی مدرنی تبدیل شد که پزشکان از آن بـرای معاینـه ما استفاده می کنـنـد .