ایران جدید

تازه های علمی، پزشکی،تغذیه، زیبایی و سلامت

چگونه خاطرات بد را از ذهن خود پاک کنیم

در ذهن تمامی ما خاطراتی از گذشه وجود دارد که ممکن است بسیاری از آنها زیبا و لذت بخش باشند و بعضی از این خاطرات هم آزار دهنده و ناخوشایند هستند. اما چطور می توانیم خاطرات بد و آزار دهنده را از ذهن خودمان پاک کنیم؟ پاک کردن خاطرات بد از ذهن غیر ممکن نیست و در این مقاله روش هایی را برای رهایی از شر این خاطرات بد معرفی خواهیم کرد. 

بخش ۱ : خلق الگوهای فکری سالم
۱.  از چیزها و جاهایی که موجب برانگیخته شدن خاطره‌ها می‌شوند دوری کنید
دقت کرده‌اید وقتی به جای خاصی‌ می‌روید یا درباره‌ی موضوع بخصوصی صحبت می‌کنید خاطره‌های بد جلوی چشم‌های‌تان رژه می‌روند؟ شاید درک نکرده باشید آن‌ها چیزهایی هستند که باعث برانگیختگی خاطره‌های بد می‌شوند. به عنوان مثال، شاید خاطره‌ی بد شما به حادثه‌ای مرتبط است که در مدرسه‌ی ابتدایی برای‌تان اتفاق افتاده است، و هر بار که از کنار آن رد می‌شوید آنچه بر سرتان آمده است را به یاد می‌آورید. اگر مسیر جدیدی را پیدا و از عبور از خیابانی که مدرسه در آن واقع است اجتناب کنید، می‌توانید اغلب اوقات ذهن‌تان را از آن خاطره‌ی بد دور نگه دارید و پاکسازی کنید.

– اگر قادر باشید به طور کامل از چیزهایی که خاطرات بد را برای تان تداعی می‌کنند اجتناب کنید، ممکن است نهایتا به طور کامل از ذهن‌تان پاک شود. دیگر دلایل کمی برای به یاد آوردن آن خواهید داشت،‌ و همین که به زندگی ادامه می‌دهید آن خاطره‌ی بد را با افکار مهم‌تر جایگزین خواهید کرد.

– البته، همه‌ی عوامل هم به طور کامل قابل اجتناب نیستند، و شاید نخواهید مسیر رفتن‌تان به محل کار را تغییر دهید، یا مجموعه‌ی کتاب‌های علمی تخیلی تان را اهدا کنید، یا از گوش دادن به گروه موسیقی مورد علاقه‌تان دست بکشید چون آخرین باری که آن‌ها را زنده تماشا کرده‌اید شبی بوده است که دوست سابق‌تان به شما گفته است بیا رابطه‌مان را تمام کنیم. اگر اجتناب از عامل محرک شدنی نیست، چه به خاطر اینکه تعدادشان زیاد است یا دوست ندارید به خاطره‌ها آن قدرت را بدهید، راه‌های دیگری هم برای فراموش کردن خاطرات بد وجود دارد.

۲. درباره‌ی خاطره آنقدر و تا زمانی فکر کنید که قدرتش را از دست بدهد
این مرحله برای بسیاری از آدم‌ها کارساز است. اولین چند دقیقه‌ای که چیز بدی را به خاطر می‌آورید، ممکن است شما را خلع سلاح کند و احساس اضطراب و درماندگی برای‌تان ایجاد کند. بهترین کاری که می‌توانید بکنید احتمالا آن است که تا حد امکان از فکر کردن به آن جلوگیری کنید، اما سعی به سرکوب کردن خاطره می‌توان به آن قدرت بیشتری بدهد مادامی که عملا در ذهن‌تان مکررا تکرار می‌شود. به جای بیرون راندنش ازذهن‌تان، به خودتان اجازه‌ی یادآوری آنچه اتفاق افتاده است را بدهید. تا زمانی که تندی و تیزی‌اش را از دست می‌دهد به فکر کردن درباره‌اش ادامه بدهید. نهایتا، دیگر از آن همه فکر کردن به آن دست خواهید کشید، و وقتی این اتفاق بیفتد، دیگر خاطره‌ای دردآور نخواهد بود. اگر خاطرات در ذهن‌تان سنگین‌تر شدند پس به یک پیاده روی طولانی بروید یا هر ورزش چالاکانه ای که دوست دارید انجام بدهید.


فراموش کردن خاطرات بد ۳: تغییر خاطره را امتحان کنید
هر بار چیزی را به خاطر می‌آورید، آن خاطره اندکی تغییر می‌کند. مغز شما با جایگزین کردن اطلاعات کذب شکاف‌های ریز حافظه‌تان را جبران می‌کند. شما می‌توانید از روشی که مغزتان کار می‌کند با جایگزین کردن قسمت های بد خاطرات با اطلاعات متفاوت بهره ببرید. نهایتا تغییر دیدگاه‌ در شما اتفاق خواهد افتاد.

– عوض کردن بخشی از خاطره را که به شما احساس بدی می‌بخشد امتحان کنید. مثلا اگر وقتی در آب رودخانه افتادید احساس ترس و تنهایی را به یاد می‌آورید، سعی کنید آن خاطره را بازتصور کنید تا اینکه تمرکزتان بر روی این واقع شود که وقتی پدرتان شما را از آب نجات داد چه احساس فوق‌العاده‌ای داشتید.

– هر بار که درباره‌ی خاطره‌ای فکر می‌کنید، کمی متفاوت خواهد بود. اگر هر بار به جای موارد بد بر احساسات خوب تمرکز کنید، خاطره شروع به تغییر وضعیت دادن خواهد کرد. شاید از یک خاطره بد به خاطره‌ای عالی تبدیل نشود، اما قطعا آن قدرت آسیب رسانی‌اش را از دست خواهد داد.


۴. بر روی خاطره‌های شادتر تمرکز کنید
گاهی مغزمان درگیر چالش‌هایی می‌شود که بیرون آمدن از آن دشوار است. اگر متوجه شدید بیش از حد درگیر خاطرات بد شده‌اید، ذهن‌تان را تمرین بدهید به جای آن به سمت خاطره‌های مثبت و خوب برود. آنقدر به خاطره‌ی بد وقت ندهید که خلق و خوی‌تان را تغییر دهد یا باعث شود احساس اضطراب و نگرانی بکنید؛ بلکه لحظه‌ای که به ذهن‌تان خطور می‌کند، تفکر‌تان را به خاطره‌ای شادتر عوض کنید. تا زمانی که به طور خودکار دیگر درگیر آن چالش‌های ذهنی قدیمی نشوید به تمرین مثبت اندیشی ادامه دهید.

۵. یاد بگیرید در لحظه زندگی کنید
تمرین بیشتر توجه کردن به لحظه‌های حال را «ذهن‌آگاه» بودن می‌نامند. این یعنی تمرکز بر اینجا و حالا به جای خیمه زدن روی گذشته یا با اضطراب انتظار آینده را کشیدن. ذهن‌آگاهی راهی عالی برای رهایی از استرس و لذت بیشتر بردن از زندگی است. به جای صرف کردن وقت و انرژی بابت نگرانی درباره‌ی چیزهایی که نمی‌توانید تغییرشان بدهید، با واقعیت‌ها کنار بیاید و فقط باشید و لذت ببرید.

– مراقبه را امتحان کنید. اکثر اشکال مراقبه همه به ذهن‌آگاهی مربوط می‌شوند. تمرکز کردن بر تنفس و رهاسازی ذهن از عواملی که موجب حواس پرتی می‌شوند نه تنها به تمرکزتان کمک می کنند بلکه نشان داده شده است که روحیه‌تان را در کل نیز بهبود می‌بخشد.

بخش ۲: داشتن نگرشی مثبت
۱. به آنچه از رویداد رخ داده آموخته‌اید فکر کنید
حتی وحشتناک‌ترین تجربه‌ها هم می‌توانند چیزی به ما بیاموزند. ممکن است درک اینکه چه چیزی آموخته‌اید، مدت زمان زیادی طول بکشد، به ویژه اگر آن حادثه اخیر و جدید باشد. اما اگر بتوانید به گذتشه نگاه کنید و ببینید که از آن وضعیت و موقعیت چه خردی به دست آورده‌اید، خاطره‌ی بدتان ممکن است شدت و آزاردهندگی‌اش را از دست بدهد. آیا می‌توانید نکته‌ای را بیابید که پیشتر هرگز به آن توجه نکرده بودید؟

– یادتان باشد تجربه‌های منفی بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی هستند. تجربه‌های دشوار ما را قوی‌تر می‌سازند و به ما کمک می‌کنند قدر عافیت را بدانیم. بدون آنکه هرازگاهی احساس بد داشته باشیم، نخواهیم توانست قدر لحظه‌های خوب زندگی را بدانیم.

– سعی کنید نعمت‌هایی را که در زندگی از آن‌ها برخوردار هستید برشمارید. آنچه ممکن است در نتیجه‌ی این خاطره از دست داده باشید، فهرستی از چیزهایی تهیه کنید که تا به امروز به خاطر داشتن‌شان احساس شکرگزاری و قدرشناسی می‌کنید.

۲. خاطره‌های شاد جدید بسازید
با گذر زمان، خاطره‌ی بد به طور طبعی تا حدودی شروع به کمرنگ شدن می‌کند. شما می‌توانید با بهره‌ی کامل بردن از زندگی و خلق خاطرات خوب برای پر کردن ذهن‌تان سرعت این فرایند را افزایش دهید. وقت صرف انجام کارهایی کنید که از انجام‌شان با آدم هایی که خوشحال‌تان می‌کنند بتوانید لذت ببرید. هرچه خاطره‌هایی که می‌سازید مثبت تر باشند، در دراز مدت خاطره‌های منفی کم اهمیت‌تر جلوه خواهند کرد.

۳. سر خودتان را در زندگی شلوغ کنید
برنامه‌ی کاری و زندگی‌تان را پر نگه دارید و ذهن‌تان را همیشه تحریک به فعالیت  کنید، تا اینکه زمان کمتری برای پرداختن به افکار منفی داشته باشید. اگر تمایل دارید زمان زیادی را در خلوت خودتان بگذرانید، پس سعی کنید این را هدف خود قرار دهید که بیشتر با دوستان‌تان بیرون بروید، یا به خانواده و اقوام بیشتر سر بزنید. سر خودتان را با یک کتاب خوب گرم کنید، یا سرگرمی جدیدی اتخاذ کنید. هرچه زمان بیشتری را صرف نشستن و کاری نکردن کنید، احتمال آنکه به خاطره‌های قدیمی بد بچسبید بیشتر می‌شود. پس سعی کنید سرگرمی‌های جالبی برای خودتان درست کنید.

۴. از نوشیدن الکل و مصرف مواد اجتناب کنید
استفاده‌ از مواد روانگردان می‌تواند اوضاع را بدتر کند، به ویژه اگر خاطره‌ی بد باعث اضطراب یا افسردگی شما شده باشد. الکل می‌تواند افسردگی، پرخاشگری، و اضطراب را افزایش دهد، به ویژه در کسانی که اخیرا این علائم را تجربه کرده‌اند. برای حفظ ذهنیت مثبت، بهترین کار محدود کرد یا خودداری کامل از استفاده‌ی الکل و مواد مخدر است.

۵. سلامت خود را در اولویت امور قرار دهید
وقتی دچار افکار منفی می‌شوید، به یاد آوردن مراقبت و حفظ سلامتی‌تان کمی دشوار می‌شود. اما حفظ بدن در سلامت کامل تاثیر بسیار زیادی در نحوه‌ی احساس و تفکرتان دارد. خوردن خوراکی‌های مغذی، خواب خوب و کافی، و چند بار در هفته ورزش کردن در فراموش کردن خاطرات بد نقش بسزایی خواهد داشت. علاوه بر حصول اطمینان از برآورده شدن نیازهای اصلی‌تان، کمی وقت صرف رسیدگی به خودتان بکنید تا به تسکین اضطراب نشات گرفته از خاطره‌های بد کمک کنید.

– رژیم غذایی متعادلی داشته باشید که شامل میوه‌ها و سبزیجات فراوان، پروتئین خالص، غلات کامل و چربی‌های سالم است.

– هدف خود را این قرار دهید که هر روز دست کم ۳۰ دقیقه ورزش کنید، حتی اگر فقط یک پیاده روی طولانی بعد از کار باشد.

– سعی کنید هر شب ۸ ساعت خواب کامل داشته باشید، چون خستگی مفرط می‌تواند به عواطف و احساسات حساسیت بیشتر از معمول بدهد و باعث شود نسبت به خاطرات بد آسیب‌پذیرتر بشوید.

بخش ۳: غلبه بر تجربه‌های تروماتیک
فراموش کردن خاطرات بد ۱: خاطره را بپذیرید
به خاطره‌ها اذعان کنید و احساسات مرتبط با آن‌ها را بپذیرید. درحالی‌که این ممکن است ناکارآمد به نظر برسد، اما روانپاکسازی عنصر کلیدی فرایند التیام و درمان است. سرکوب کردن خاطره‌ای بد تنها باعث ظهور مجدد آن در لحظه‌های آتی زندگی می‌شود، و حتی با شدت بیشتر. به خودتان اجازه‌ی احساس خشم، اندوه، خجالت‌زدگی یا حتی آسیب دیدن بدهید. اگر نیاز است گریه کنید یا فریاد بکشید، این کار را انجام دهید. در نتیجه‌ی آن به وادی دیگر احساسات پرتاب خواهید شد که در آن می‌توانید با مشکلات و خاطره‌های بد بهتر از زمانی که سعی می‌کردید دردها را نادیده بگیرید کنار بیایید.

۲. با کسی درباره‌ی آن صحبت کنید
به یک دوست یا عضو خانواده که به او اعتماد دارید رجوع کنید. سایر آدم‌ها هم می‌توانند نصیحت کنند، ماجراهای مشابه تعریف کنند، و حتی به شما اطمینان بدهند که احتمالا حادثه‌ی رخ داده به آن وحشتناکی که شما در ذهن‌تان جلوه‌اش داده‌اید نیست. در صورت امکان، با کسی صحبت کنید که به ماجرای رخ داده ارتباطی ندارد: این کار چشم‌انداز تازه‌ای را که احتیاج دارید فراهم می‌آورد.

– به پیوستن به گروهی حامی و پشتیبان فکر کنید. کمی تحقیقات کنید تا گروه پشتیبانی در محله‌تان پیدا کنید که به موضوع و مسئله‌ی پیش آمده برای شما می‌پردازد. گروه‌های پشتیبان و مشاوره زیادی این روزها وجود دارد که به مسائلی چون طلاق، ورشکستگی، بیماری‌های مزمن، و… می‌پردازند.

– اگر از اینکه تجارب‌تان را با کس دیگری در میان بگذارید احساس راحتی نمی‌کنید، در یک دفترچه‌ی شخصی در مورد آن بنویسید و آن را در مکانی امن نگه دارید؛ جایی که کس دیگری نتواند آن را بیابد.

۳. به کمک گرفتن از روان‌درمانی فکر کنید
اگر احساس می‌کنید به بیش از یک دوست یا عضو خانواده نیاز دارید صحبت کردن با یک متخصص می‌تواند انتخاب درستی برای شما باشد. چون رابطه‌ی پزشک-بیمار محرمانه است، نباید نگران سانسور کردن خودتان یا دچار احساس خجالت بشوید.

– یک درمانگر قادر خواهد بود به شما کمک کنند عوامل تحریک را شناسایی کنید و راه‌های غلبه بر آن‌ها را یاد بگیرید.

– رفتار درمانی شناختی به کسانی که با تروما (روان‌زخم) دست و پنجه نرم می‌کنند کمک می‌کند. سعی کنید درمانگری را پیدا کنید که در این رویکرد تخصص دارد.

۴. سعی کنید بفهمید آیا دچار «اختلال استرسی پس از آسیب روانی» هستید
این اختلال ممکن است پس از یک تجربه‌ی وحشتناک و زیان‌بار رخ بدهد، مانند آزار جنسی شدن، تصادف بدی داشتن، مورد تعرض خشونت آمیز قرار گرفتن، یا ابتلا به بیماری مهلک. برای افراد مبتلا به این اختلال، خاطره‌های تروما (روان‌زخم) از بین نمی‌روند. این امر احساس اضطرابی همیشگی ایجاد می‌کند مبنی بر این که گویی آن وضعیت بد بازهم اتفاق خواهد افتاد. اگر فکر می‌کنید دچار چنین اختلالی هستید، مهم است که به دنبال کمک گرفتن باشید، چون چیزی نیست که خودتان به تنهایی بتوانید از عهده‌اش بر بیایید.

– علائم PTSD  شامل فلش‌بک، کابوس، و افکاری می‌شود که موجب هراس‌تان می‌شود.

– ممکن است به لحاظ عاطفی احساس کرختی، افسردگی، یا اضطراب و نگرانی دائم کنید، و همواره احساس در معرض خطر بودن داشته باشید.

۵. به دنبال درمان‌های خاص بگردید
اگر احساس می‌کنید در دام خاطره‌های یک تجربه‌ی تروماتیک گیر افتاده‌اید، درمان‌هایی وجود دارد که ممکن است کمک کننده باشند. این درمان‌ها معمولا همراه با روان‌درمانی استفاده می‌شوند تا بتوان به بهترین نتایج ممکن دست پیدا کرد. با روان درمانگر قراری بگذارید تا درباره‌ی این بحث بکنید که آیا یک درمان خاص ممکن است به شما کمک کنند نهایتا احساس رهایی از خاطره‌های بدی را بکنید که بر کیفیت زندگی‌تان تاثیر گذاشته است.

– دارو ممکن است اولین درمانی باشد که بشود امتحان کرد. داروهای ضد افسردگی یا ضد اضطراب اغلب برای کسانی تجویز می‌شود که در رهایی از افکار منفی مشکل دارند.

۰   | ۱ | ۷۳۶ | ۹۸/۰۸/۰۳ | محمد لطیفی
خاطرات ذهن

نظرات ۰  

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی

منوي اصلي

ميکروبلاگينگ
  • حکایت دولت و فرزانگی
  • زندگی به ما دقیقا چیزی را می دهد که می خواهیم.پس اولین کاری که باید کرد این است که آنچه را می خواهی دقیقا درخواست کنی . اگر خواسته ات مبهم باشد آنچه را بدست می آوری همانقدر درهم و برهم خواهد بود اگر کم بخواهی، کم را به دست خواهی آورد.

    هر تقاضایی که داری باید کاملا دقیق باشد. اگر ثروتی را در نظر می گیری باید مقدار و مهلت اکتساب آن را تعیین کنی. 

    «حکایت دولت و فرزانگی - مارک فیشر»

    ۰   | ۰ | ۲۳ | ۰۲/۰۱/۲۴ | محمد لطیفی
  • دلتنگی
  • امروز روز دهم قرنطینه هست و تقریبا علائم بیماری از بین رفته. خدا رو شکر تا این لحظه ریه هام درگیر نشدن. درکل بیماری سختی نبود ولی خود قرنطینه واقعا داغونم کرده. حس می کنم توی این روزایی که نبودم دخترم واسه خودش خانومی شده. امروز اومده بود به دیدنم آخر هر جملش این بود که بابا بغلم کن. ولی خب نمیتونستم هر بار به بهانه ای حواسشو پرت میکردم تا اینکه کم کم وقت خداحافظی رسید. انگار همه چیزو میدونست وقتی مامانش بغلش کرد همینطور که به من نگاه میکرد آرو آروم بغض کرد و یهو بغضش ترکید و دیگه هم آروم نشد. نمیدونم چرا ولی گریه ی امروزش با همیشه فرق داشت،یه دلتنگیِ 10 روزه پشتش بود. از بغل مادرش پایین اومد دوست داشت تنها باشه با بهانه های الکیِ منم حواسش پرت نمی شد. فقط دوست داشت راه بره و گریه کنه، انگار یه بار سنگینی روی دلش بود که هرچی گریه میکرد سبک نمیشد. انگار از زمین و زمان گلایه داشت امروز. انگار یه چیزی رو میخواست فریاد بزنه ولی خودشم نمیدونست که چیه. ولی من فهمیدم دخترم...

     

    ۰   | ۱ | ۸۴ | ۰۰/۰۲/۰۱ | محمد لطیفی
  • این قصه سر دراز دارد...
  • یادش بخیر پارسال خوشحال بودیم که سال 98 رو زنده تموم کردیم حالا اینو چکارش کنیم؟!!!

    پیرو پست پارسال (بازماندگان)

    ۰   | ۰ | ۲۹۴ | ۹۹/۰۲/۰۴ | محمد لطیفی
  • کرونا
  • نظر شخصی من اینکه که امکان کنترل کرونا با پخش اخبار مثبت از کنترل کرونا در شهرهای مختلف و یا برعکس، ترساندن بیش از حد مردم وجود ندارد. چرا که در شهر همیشه یکسری افراد رو میبینیم که تحت تاثیر اخبار منفی کاملا موارد بهداشتی رو رعایت می‌کنند و از طرف دیگه هم افرادی رو میبینیم که کرونا رو دست کم گرفتن و اصلا رعایت نمی کنند. به نظر من این اپیدمی آنقدر ادامه پیدا خواهد کرد که همه مردم به این باور برسند که اگه می‌خوان به بیماری مبتلا نشن باید موارد بهداشتی رو رعایت کنن. و بهای شکست دادن این ویروس هم متاسفانه چیزی جز افزایش مبتلایان و جان باختگان نیست.

    ۰   | ۰ | ۳۲۰ | ۹۸/۱۲/۲۴ | محمد لطیفی
  • بازماندگان
  • به امید خدا اگر این یک ماه رو هم دوام بیاریم میشیم جزو بازماندگان سال 1398.

    خارج از شوخی خیلی مواظب خودتون باشید. ویروس کرونا بسیار بسیار سریع شیوع پیدا می‌کنه و منتقل میشه با این اوصاف کماکان ازدحام مردم رو توی مراکز خرید برای کارهای غیر ضروری میشه دید.

    ۱   | ۰ | ۳۷۹ | ۹۸/۱۲/۰۵ | محمد لطیفی
  • عکاسی
  • یه چند وقتی هست که توی مود عکاسی هستم، درکل به عکاسی خیلی علاقه دارم در حدی که یه مدت قصد داشتم یه آتلیه عکاسی راه بندازم که نشد. خلاصه بگم که تا امروز دنبال قضیه عکاسی بودم که بالاخره ماه پیش تصمیم گرفتم یه دوربین دیجیتال بخرم. هزینش با توجه به وضعیت مالی این روزهای همه خیلی سنگین دراومد ولی فکر کنم ارزشش رو داشت که واسه علاقه مندی‌هام هزینه کنم.

    - تصمیم دارم گهگاهی پست آموزشی مربوط به عکاسی و ادیت عکس بزارم ولی نمیدونم به درد کسی میخوره یا نه...

    ۰   | ۰ | ۳۱۸ | ۹۸/۱۱/۲۸ | محمد لطیفی
  • هندزفری
  • آقا من کماکان با قدرت بر این باور هستم که یه نفر وقتی ما حواسِمون نیست میاد سیم هندزفری‌مونو گره میزنه در میره.

    ۰   | ۰ | ۴۶۷ | ۹۸/۰۹/۲۰ | محمد لطیفی
  • کودکانِ بدون آزادی
  • خودِ واقعیِ هر یک از ما کودکِ‌کوچکی است که هنوز رشد نیافته. گاهی اوقات وقتی به ما خوش می‌گذرد یا داریم بازی می‌کنیم، وقتی احساس شادی می‌کنیم، وقتی نقاشی می‌کنیم، یا شعر می‌نویسیم، یا پیانو می‌زنیم ، یا به هر طریقی احساسات خود را بیان می‌کنیم این کودک بیرون می‌آید.اینها شادمانه‌ترین لحظاتِ زندگیِ ما هستند. وقتی خودِ واقعیِ ما بیرون می‌آید، وقتی به گذشته نمی‌اندیشیم و دلواپس آینده نیستیم. آن‌وقت شبیه بچه‌ها می‌شویم.

    اما یک چیز هست که همهٔ اینها را عوض می‌کند، وما به آن مسئولیت می‌گوئیم. جامعه می‌گوید «صبر کن، تو مسئولی، وظایفی داری که باید انجام بدهی،باید کار کنی،باید مدرسه بروی،باید زندگی را اداره کنی.»همهٔ این مسئولیت ها به ذهن هجوم می‌آورند. آنوقت چهرهٔ ما عوض می‌شود و دوباره جدی می‌شویم.

    اگر وقتی که بچه‌ها ادای بزرگتر‌ها را در می‌آورند نگاهشان کنید،می‌بینید که چهره‌شان تغییر می‌کند . میگویند:«مثلاً من یک وکیل هستم»، آنوقت صورت جدی یک آدم بزرگ را به خود می‌گیرند. ما به دادگاه می‌رویم و همان چهره را در آنجا می‌بینیم و این همان است که هستیم. ما هنوز بچه ایم،اما آزادی خود را از دست داده‌ایم.

    بخشی از کتاب چهار میثاق (نویسنده: دون میگوئل روئیز)

    ۱   | ۲ | ۴۶۷ | ۹۸/۰۹/۰۸ | محمد لطیفی
  • سرکشیِ دولت در جیب مردم
  • وزیرِ تعاون: چه تمام کسانی که کمک هزینه معیشت دریافت کرده‌‌اند و چه کسانی که دریافت نکرده‌‌اند و اعتراض کرده‌‌اند تا آخرِ ماه بایستی این مجوز رو به دولت بدهند که دولت در تمام حسابهایِ بانکیِ آنها سرکشی کند، در غیرِ اینصورت کمک هزینه قطع خواهد شد!

    این هم خبرِ جدیدِ امروز که از زبان وزیر تعاون شنیدیم. دیگه واقعا نمی‌دونم چی باید گفت از طرفی ۵۰ هزارتومان اصلاً ارزش این رو نداره که اجازه بدی هرکسی دلش خواست بیاد و حسابهایِ بانکیت رو بررسی بکنه و از طرفِ دیگه هم خیلی از افراد هستند که واقعاً زیر این فشارِ سنگینِ گرانی و تورم دارن له می‌شن، مثل کارگرانی که ۵ یا ۶ ماههِ حقوق نگرفتن و چه بسا اونهایی که حقوق هم گرفتن مشکلات مالی زیادی دارن.

    با وجود این اوضاع احتمالاً تا چند ماه دیگه باید به دولت اجازه بدیم هرچقدر پول احتیاج داره خودش از حسابمون برداشت کنه.

    کاش مسئولین کمی هم برای مردم حُرمت و ارزش قائل بودند و بجای تفره رفتن از پرداختِ حق مردم و سَرک کشیدن در خصوصی‌ترین مسائلِ اونها پای حرفِ دلِ مردم و شنیدنِ مشکلاتشان می‌نشستند.

    ۱   | ۱ | ۴۹۹ | ۹۸/۰۹/۰۵ | محمد لطیفی
  • زیر ساختِ افتضاح
  • متاسفانه بعد از اتفاقاتِ اخیر و قطع شدنِ اینترنتِ بین المللی خیلی‌ها با مشکلاتِ جدی مواجه شدن مثل دسترسی به ایمیل‌ها و شبکه‌های اجتماعی و... متاسفانه ما حتی یک موتور جستجوی بومی هم نداریم که لااقل سایت‌های داخلی رو جستجو کنیم. البته دوستان چنتا معرفی کردن مثل: یوز (که اصلا باز نمیشه)، پارسی جو(که فقط نتایج ویکی‌پدیا رو نشون میده)، سلام (که ظاهرا تعطیله) و... 

    ۰   | ۰ | ۵۳۷ | ۹۸/۰۸/۲۸ | محمد لطیفی
پربيننده ترين مطالب
محبوب ترين مطالب
Copyright © iranew.com 2005-2019